سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دوستان همدم
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

عشق کربلا

اگر که دل شکسته اى حسین را صدا بزن
وگر ملول و خسته اى حسین را صدا بزن
در این بهار معرفت پرستوى بهارىام
اگر چه پر شکسته اى حسین را صدا بزن
سحر شد و سپیده زد چرا تو همچو مرغ شب
لب از ترانه بسته اى حسین را صدا بزن
تو سر به زانوى غمى زشرم کرده هاى خود
چرا غمین نشسته اى حسین را صدا بزن
اگر به باغ آرزو به عشق کربلاى او
دل از همه گسسته اى حسین را صدا بزن

*******************  

درس‏هاى عاشورا چنان وسیع و گسترده است که نمى‏توان از آن فهرست کاملى داد. بویژه آنکه باگذشت زمان و کاوش هرچه بیشتر و عمیق‏تر و تحلیل دقیق آن روزنه‏هاى جدیدى گشوده و رازهاى نهفته‏اى برملا مى‏شود. اما برخى از کلیات آن دروس عبارتند از:
1- اصالت دادن به حق در حیات اجتماعى و باطل ستیزى «الا ترون ان الحق لا یعمل به والباطل لا یتناهى عنه»
2- تقدم حفظ اسلام بر حفظ جان آن‏طور که شاعر گفته است: «ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلى فیاسیوف خذینى».
3- شهامت، شجاعت، ایثار، آزادگى، نترسیدن از قدرت‏هاى ظاهرى. مرگ آرى، ننگ هرگز «الموت اولى من رکوب العار».
نخست فلسفه قتل شاه دین این است‏
که مرگ سرخ به از زندگى ننگین است‏
نه ظلم کن به کسى نى به زیرظلم برو
که این مرام حسین است و منطق دین است‏
4- درایت، تدبیر و موقعیت شناسى.
5- مبارزه با علت‏ها به جاى پرداختن به معلول (که علت‏العلل مفاسد اجتماعى حکومت‏هاى طاغوتى‏اند).
6- مهربانى، عطوفت و وفادارى در نیروهاى داخلى (قضیه حضرت ابوالفضل).
7- بزرگوارى و کرامت حتى در برخورد با دشمن (آب دادن به حر و نیروهایش).
8- نقش ارشادى داشتن در همه جا حتى در برابر دشمن در میدان جنگ (سخنرانى‏هاى امام حسین - علیه‏السلام - ).
9- امکان اصلاح و بازگشت در همه حال (توبه حر).
10- نقش فعال و سازنده زن (نقش زینب و مادر وهب).
11- اهمیت نماز، چنان‏که حضرت براى ابوثمامه، چنین دعا کردند: «جعلک الله من المصلین».
12- تصویر زیباى عواطف انسانى (حضور امام بر بالین شهیدان).
13- فرماندهى صحیح و استفاده از تاکتیک‏هاى پیشرفته نظامى (خندق کندن پشت خیمه در اختفا و استتار کامل).
14- هماهنگى نیروها.
15- عدم توجه به کمبودها و اهمیت ندادن به آنها.
16- غیرت و فتوت.
17- مروت و جوانمردى (آغازگر جنگ نبودن).
در شجاعت شیر ربانیستى‏
در مروت خود که داند کیستى‏
و دهها و صدها درس دیگر.

نتایج فداکارى بى‏مانند سیدالشهدا - علیه‏السلام - از هر جهت در راستاى هدف و مقصد آن حضرت شد، و امام در این فداکارى و معامله‏اى که با خدا کرد، نه فقط خسارت و زیان نکرد؛ بلکه سود و فایده‏اى برد که غیر از خدا کسى حساب و مقدارش را نمى‏داند.
این هم یک امر بدیهى و فطرى است که در مبارزاتى که بین حق و باطل واقع مى‏شود، همگان اهل حق را برنده مى‏دانند و هر کس خواستار بودن در صف حق و جبهه حق‏پرستان است.
از وقتى حادثه جانسوز کربلا واقع شد، تا حال کسى پیدا نشده که مایل باشد همکار شمر و حرمله مى‏بود و کسى یافت نشده که از اعمال آنها متنفر نباشد، در مقابل هر عصر و زمان میلیون‏ها مردم آرزو داشته‏اند که از یاران امام حسین - علیه‏السلام - شمرده شوند.

 

«إِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ»(1)
براستى که خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمى‏کند.

1. تقرب و ارتقاء درجه‏

یکى از بزرگترین نتایج قیام سیدالشهدا - علیه‏السلام - قرب و ارتقاء درجه آن حضرت نزد خداوند متعال است.
به طورى که از احادیث و اخبار استفاده مى‏شود، فداکارى حسین - علیه‏السلام - و تحمل آن نوائب و مصایب در راه خدا و نجات دین خدا، نتایج بزرگ و برکات بسیارى در پى داشت که زبان و قلم از توصیف و تشریح آن عاجز است.

2. نجات اسلام‏

مهمترین نتیجه قیام حسین - علیه‏السلام - نجات اسلام از چنگال نقشه‏هاى بنى‏امیه است

مظلومیت سیدالشهدا - علیه‏السلام - آن چنان احساسات را بر ضد آنها به هیجان آورد که مردم على‏رغم سیاست آن‏ها، التزامشان به سنن و احکام اسلام بیشتر شد.

3. بیدارى شعور دینى‏

خلوص نیت، فداکارى شجاعت اخلاقى و نترسیدن از مرگ که از صفات ممتاز و برجسته مسلمانان عصر پیامبر بود، از بین رفته و از آن قهرمانان فضیلت که شهادت در راه نصرت دین و مرگ با عزت را به زندگى ذلت‏بار ترجیح مى‏دادند، جز تعداد انگشت‏شمارى باقى نمانده بود. شهادت امام و اصحاب نامدارش احساسات را بیدار و خصال انسانى را زنده ساخت و به مسلمانان درس مردانگى و استقامت داد که هر چه بنى‏امیه آن‏ها را سرکوب مى‏نمودند، و شکست مى‏دادند، و کشته مى‏شدند. روحیه آنان شکست نمى‏خورد و کشته شدن در راه هدف را افتخار مى‏شمردند

 

4. محبوبیت اهل بیت علیهم السلام و عزت بازماندگان‏

«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمْ الرَّحْمَنُ وُدّاً»(2)
همانا آنان که به خدا ایمان آوردند و اعمال شایسته به جا آوردند، خداى رحمان آنها را (در نظر خلق و حق) محبوب مى‏گرداند.

یکى از آثار شهادت حسین - علیه‏السلام - این بود که این محبت در دل‏ها زیاد شد و موجب جلب عواطف و جذب احساسات عموم به خاندان نبوت گشت.

 

5. تأسیس مکتب عالى و همگانى تعلیم و تربیت‏

یکى از نتایج شهادت سید الشهدا - علیه‏السلام - که همواره مورد استفاده عموم و وسایل تعلیم و تربیت و هدایت جامعه و اخلاق فاضله است، برنامه هایى است که به عنوان عزادارى و سوگوارى و ذکر مصائب آن حضرت در طول سال اجرا مى‏شود.
شاید کسانى باشند که اهتمام شیعه را به برگزارى این مراسم و صرف میلیون‏ها اموال را همه ساله بى‏فایده و اسراف بشمارند؛ ولى اگر فواید معنوى این مراسم و تأثیر آن را در تربیت جامعه و تهذیب اخلاق در نظر بگیرند، تصدیق مى‏کنند که این برنامه‏ها از بهترین راه‏هاى اصلاح و موفق‏ترین مکتب‏هاى تربیتى است.
حسین - علیه‏السلام - با سرمایه اخلاق و نیّت پاک و فداکارى در راه حق، مدرسه‏اى باز کرد که قرن‏هاست کلاس‏هاى آن روزافزون و در همه جا تشکیل و نشریات و مطبوعات آن همواره رو به ازدیاد بوده و افراد در این کلاس‏ها شرکت نموده و درس حقیقت و فداکارى مى‏آموزند.

6. حکومت بنى‏امیه در افکار مسلمین و سایر ملل‏

بنى‏امیه با کشتن حسین - علیه‏السلام - گور خود را کندند، و پرده از اعمال و اهداف شوم خود برداشته و خشم و غضب ملت‏هاى اسلامى را برانگیختند.
مجامع اسلامى با تأثر و تأسف شدید و فوق‏العاده، با این حادثه فجیع برخورد نمودند، و عموم مسلمانان غرق در تألم گشتند.
همه، عمل بنى امیه را تقبیح کردند. همه، آنها را سرزنش نمودند و خطا کارشان شناختند.
مستشرق آلمانى «ماربین» مى‏گوید:
بزرگترین غلطهاى سیاسى امویین که اسم و رسم آنها را از صفحه عالم محو ساخت، کشتن حسین - علیه‏السلام - بود.

7. گرفتارى بنى‏امیه به شورش و انقلاب‏

یکى از عکس العمل‏ها و نتایج شهادت و مظلومیت حسین - علیه‏السلام - شورش‏ها و انقلاب‏هایى بود که براى بر انداختن حکومت امویین در جهان اسلام بر پا شد.
در این شورش‏ها عاملى که بیش از هر چیز مردم را تهییج و تحریک مى‏کرد، شهادت حسین - علیه‏السلام - و دعوت به قیام براى خونخواهى آن حضرت و گرفتن انتقام از بنى‏امیه بود.
خونخواهى حسین - علیه‏السلام - شعارى بود که همه جا از آن طرفدارى مى‏شد ومردم به دور پرچمى که با این شعار افراشته مى‏شد جمع مى‏شدند.
این شورش‏ها اگر چه بسیارى با شکست مواجه شد؛ اما سلطنت بنى‏امیه را رو به سقوط و زوال برد و وضع سیاسى بنى امیه را سست و ضعیف ساخت.

بعد از این انقلاب، انقلاب مختار شروع شد، و همواره شورش و انقلاب بود تا سلطنت بنى‏امیه منقرض گردید.

8. تحول فکرى‏

یکى از بیمارى‏هاى خطرناک فکرى که پس از رحلت پیامبر اکرم - صلى‏اللَّه علیه و آله و سلم - اجتماع مسلمانان به آن گرفتار شد این بود که بسیارى از مردم زمانى که در برابر عمل انجام شده قرار مى‏گرفتند هر حکومتى را که روى کار مى‏آمد واجب‏الاطاعه و بیعت با آن را لازم الوفا مى‏دانستند.
این روش باعث مى‏شد که هر کس مى‏توانست با یک حرکت ناگهانى یا اغفال مردم وضعى را ایجاد و سیاستى را اجرا کند، بنابراین در روى کار آمدن زمامداران، جز زور و قدرت در کار نبود.

حسین - علیه‏السلام - با این فکر غلط و خطرناک نیز مبارزه کرد و مردم را از این اشتباه که حکومت‏هایى مانند حکومت بنى‏امیه و یزید واجب الاطاعه‏اند، بیرون آورد و فهماند که نه فقط اطاعت از آن‏ها واجب نیست بلکه کوشش براى برانداختن آن‏ها و تأسیس حکومت اسلامى، لازم و واجب است.

 

9. عکس‏العمل جاویدان و پایدار

آثار جهاد حسین - علیه‏السلام - در تاریخ جاویدان ماند و همواره نیرو بخش اصلاح‏طلبان و مجاهدان راه حق و عدالت‏خواهان است.
از جمله درس‏هاى عالى و سودمند که هر شیعه و آزادیخواه حق پرست و هر آرزمند تحقق رسالت جهانى اسلام، از واقعه کربلا باید بیاموزد، این است که بداند: نبردى که میان حسین - علیه‏السلام - و یزیدیان واقع شد، هنوز پایان نیافته و تا هنگامى که از شرک و جهل و باطل و ستم و استبداد و به بندکشى بندگان خدا و غصب حقوق

شهادت حسین - علیه‏السلام - و فداکارى اصحاب و اسارت اهل و عیالش، جمال زیباى حقیقت و انسانیت را نشان داد و دل‏ها را به عالم معنا متوجه ساخت، و به همه فهماند که انسانیت یک معناى عالیترى غیر از این اندام ظاهر و یک مشت گوشت و استخوان و رگ و پیه است، و اگر انسان در وادى آدمیت سیر کند، آن‏قدر قوى و شرافتمند مى‏شود که با هیچ یک از قواى مادى نمى‏توان بر او تسلط یافت و با تمام لذت‏هاى مادى و مقامات دنیایى نمى‏توان او را خرید.

1)      سوره توبه، آیه 120

سوره مریم، آیه 96.

برچسب‌ها: دوستی
[ چهارشنبه 85/10/27 ] [ 12:46 عصر ] [ حسین علی شیخ ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

امکانات وب