سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دوستان همدم
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان
 

 


   

امروز شهر لار حال و هوای دیگه ای داشت هر کسی یه جوری احساسات خودش و بروز می داد

بچه کوچکی که هنوز توی بغل باباش بود با عکسی که از رهبر داشت وبا پیشانی بندی که روش نوشته بود « جانم فدای رهبر » ونوجوونا با کلاههایی که بر روی آنها لبیک یا خامنه ای نوشته شده بود ،وجوانان با شور و اشتیاقی وصف نا پذیر به استقبال نائب امام زمان خویش سر از پا نمی شناختند .

                             

وقتی خبر نگار به آن خانم که کودکش در آغوش بود این سؤال را پرسید که: آقا را چقدر دوست داری گفت :«حاضرم این پسرم را فدای رهبرم کنم» .آری همه چشمها در انتظار رهبر فرزانه شان بود .

گویی بهاری دیگری آمده بود ؛بهاری که بیست سال انتظار آن را کشیده بودند وامروز رهبر معظم انقلاب  با ورودش در لارستان کهن :اولین خاستگاه انقلاب اسلامی این  بهار را به ارمغان آورد .

اصلا باورم نمی شد آن لحظه که در فرودگاه پس از ساعتی انتظار هواپیمای حامل رهبر انقلاب بر زمین نشست و با باز شدن درب هوایما خورشید درخشان ایران از هواپیما پایین آمد .

براستی در آن لحظه سرتاپای وجودم غرق شادی و سرور بود و سر از پای نمی شناختم .و آن لحظه که دست مهربان رهبر را در دست گرفتم و بوسه بر آن زدم هیچگاه از یادم نمی رود

                                 

                                 

مسیر فرودگاه تا استادیوم تختی لارستان خیلی برایم طولانی معلوم می شد تا آن زمان که درپشت جایگاه روبروی رهبر عزیزم نشستم وبا جان ودل به سخنان شیوایش گو دادم .

از لارستان سخن می گفت ؛ از سید بزرگوار ایت الله سید عبدالحسین لاری روحانی مبارز وغیور خطه لارستان . ازوحدت بین شیعه وسنی ،از حضور دها هزار نفری لارستان بزرگ و...

                                                     

واز غزل وداع و خداحافظی از استان فارس پس از 9 روز اقامت در استان فارس ؛شاید این خداحافظی سنگین ترین سخن برای استان فارسی ها محسوب می شد ،چرا که در این 9روز با رهبر انس گرفته بودند.

اما همه با این بیت رهبر را بدرقه کردند:

آن سفر کرده که صد قافله دل همراهش     هر کجا هست خدایا بسلامت دارش

به امید روزی که در و دیوار تمام شهرها و روستاها آذین بنی چندین برابر گردد و این متن در پلاکاردها و پارچه ها ثبت گردد «مهدی فاطمه خوش آمدی »

اللهم عجل لولیک الفرج


[ جمعه 87/2/20 ] [ 12:15 صبح ] [ حسین علی شیخ ]

 صهیونیسم و تشکیل دولتى به نام اسرائیل

نویسنده کتاب «عقائد الامامیّه» در مورد قیام یهود در خاور میانه و تشکیل دولتى به نام «اسرائیل» در سرزمین فلسطین، و بالاخره متلاشى شدن حکومت آنان، با شرکت اعراب و مسلمین به کمک یکدیگر، و به ویژه ارتش نیرومندى که از طریق عراق براى سرکوبى یهود عازم فلسطین مى شود. در حدیث بسیار جامع و جالبى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) چنین نقل کرده است:

«قال أمیر المؤمنین(علیه السلام): وستأتی الیهود من الغرب لإنشاء دولتهم بفلسطین.

قال النّاس: یا أبا الحسن! أنّى تکون العرب؟

أجاب(علیه السلام): أنذاک تکون مفکّکة القوى، مفکّکة العرى، غیر متکاتفة وغیر مترادفة.

ثمّ سئل(علیه السلام): أیطول هذا البلاء؟

قال: لا، حتّى إذا أطلقت العرب أعنّتها ورجعت إلیها عوازم أحلامها، عندئذ یفتح على یدهم فلسطین، و تخرج العرب ظافرة و موحّدة، وستأتی النجدة من العراق، کتب على رایاتها القوّة، و تشترک العرب والإسلام کافّة لتخلّص فلسطین، معرکة و أیّ معرکة فى جلّ البحر، تخوض النّاس فی الدماء و یمشی الجریح على القتیل.

ثمّ قال(علیه السلام): و ستفعل العرب ثلاثاً، وفی الرابعة یعلم الله ما فی نفوسهم من الثبات والإیمان، فیرفرف على رؤوسهم النصر.

ثمّ قال: وأیم الله یذبحون ذبح النّعاج حتّى لا یبقى یهودیّ فی فلسطین».(1)

«امیرمؤمنان(علیه السلام) فرمود: یهود براى تشکیل دولت خود در فلسطین، از غرب ـ به منطقه عربى خاور میانه ـ خواهند آمد.

عرضه داشتند: یا اباالحسن! پس عربها در آن موقع کجا خواهند بود؟

فرمود: در آن زمان عربها نیروهایشان از هم پاشیده و ارتباط آنها از هم گسیخته، و متّحد و هماهنگ نیستند.

از آن حضرت سئوال شد: آیا این بلا و گرفتارى طولانى خواهد بود؟

فرمود: نه، تا زمانى که عربها زمام اُمور خودشان را از نفوذ دیگران رها ساخته و تصمیمهاى جدّى آنان دوباره تجدید شود آنگاه سرزمین فلسطین به دست آنها فتح خواهد شد، و عربها پیروز و متّحد خواهند گردید، ونیروهاى کمکى از ـ طریق ـ سرزمین عراق به آنان خواهد رسید که بر روى پرچمهایشان نوشته شده: «القوّة»(2) و عربها و سایر مسلمانان همگى مشترکاً براى نجات فلسطین قیام خواهند کرد ـ و با یهودیان خواهند جنگید ـ و چه جنگ بسیار سختى که در وقت مقابله با یکدیگر در بخش عظیمى از دریا روى خواهد داد که در اثر آن مردمان در خون شناور شده و افراد مجروح بر روى اجساد کشته ها عبور کنند.

آنگاه فرمود: و عربها سه بار با یهود مى جنگند، و در مرحله چهارم که خداوند ثبات قدم و ایمان و صداقت آنها را دانست هماى پیروزى بر سرشان سایه مى افکند.

بعد از آن فرمود: به خداى بزرگ سوگند که یهودیان مانند گوسفند کشته مى شوند تا جایى که حتّى یک نفر یهودى هم در فلسطین باقى نخواهد ماند».

1)- عقائد الامامیّه، ج 1 ص 270

2)- ظاهراً این کلمه اشاره به همان آیه شریفه: (وَأَعِدُّوُا لَهُمْ مَّا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة)مى باشد.



برچسب‌ها: مسائل روز
[ شنبه 86/8/26 ] [ 9:0 عصر ] [ حسین علی شیخ ]
زیارت حضرت زهرا


یا ممتحنة امتحنک اللَّه الذى خلقک قبل ان یخلقک، فوجدک لما امتحنک صابرة، و زعمنا انَّا لک اولیاء و مصدِّقون، و صابرون لکلِّ ما اتانا به ابوک صلى اللَّه علیه و اله، و اتى به وصیُّه، فانَّا نسئلک ان کنَّا صدَّقناک، الا الحقتنا بتصدیقنا لهما، لنبشر انفسنا بانَّا قد طهرنا بولایتک. و مستحب است نیز آنکه بگوید: السَّلام علیک یا بنت رسول‏اللَّه، السَّلام علیک یا بنت نبى‏اللَّه، السَّلام علیک یا بنت حبیب‏اللَّه، السَّلام علیک یا بنت خلیل‏اللَّه، السَّلام علیک یا بنت صفى‏اللَّه، السَّلام علیک یا یا بنت امین‏اللَّه، السَّلام علیک یا بنت خیر خلق‏اللَّه، السَّلام علیک یا بنت افضل انبیاء اللَّه و رسله و ملائکته، السَّلام علیک یا بنت خیر البریة، السَّلام علیک یا سیدة نساء العالمین من الاولین والاخرین، السَّلام علیک یا زوجة ولى اللَّه و خیر الخلق بعد رسول‏اللَّه، السَّلام علیک یا امَّ الحسن والحسین سیدى شباب اهل‏الجنة، السَّلام علیک ایَّتها الصدیقة الشَّهیدة السَّلام علیک ایتها الرَّضیة المرضیَّة، السَّلام علیک ایتها الفاضلة الزکیة، السَّلام علیک ایتها الحوراء الانسیَّة، السَّلام علیک ایتها التَّقِیَّةُ النَّقِیَّة، السَّلام علیک ایَّتها المحدَّثة العلیمة السَّلام علیک ایتها المظلومة المغصوبة، السَّلام علیک ایَّتها المضطهدة المقهورة، السَّلام علیک یا فاطمة بنت رسول‏اللَّه و رحمة اللَّه و برکاته، صلى اللَّه علیک و على روحک و بدنک اشهد انک مضیت على بینة من ربک، و ان من سرک فقد سر رسول‏اللَّه صلى اللَّه علیه و اله، و من جفاک فقد جفا رسول‏اللَّه صلى اللَّه علیه و اله، و من اذاک فقد اذى رسول‏اللَّه صلى اللَّه علیه و اله، و من وصلک فقد وصل رسول‏اللَّه صلى اللَّه علیه و اله، و من قطعت فقد قطع رسول‏اللَّه صلى اللَّه علیه و اله، لانک بضعة منه و روحه الذى بین جنبیه، کما قال صلى اللَّه علیه و اله، اشهد اللَّه و رسله و ملائکته انى راض عمن رضیت عنه، ساخط على من سخطت علیه، متبرء ممن تبرئت منه، موال لمن والیت، معاد لمن عادیت، مبغض لمن ابغضت، محب لمن احببت، و کفى باللَّه شهیدا و حسیبا و جازیا و مثیبا

***درددل حضرت زهرا(س )باامام زمان (عج)***

دیده شددریای اشک وعقده ازدل وانشد *** ماه گم گردید وامشب هم اجل پیدا نشد

انچنان کاندرجوانی قامت من گشته خم *** روزپیری هیچ کس اینگونه قدش تا نشد

تاسحرشب رابه سربردم به حال احتضار *** هیچکس حتی اجل حال مرا جویا نشد

روزروشن خانه ا م را ازجفا اتش زدند *** این چنین بی حرمتی باخانه اعدا نشد

بهرذی القربی مودت خواست قرانت ولی *** جزبه قتل من ادا حق ذوی القربی نشد

کشته گشتم بارها ازخانه تا مسجد ولی *** شادمانم که سرموئی کم از مولا نشد

همسری چون من به راه شوهرخود جان نداد *** کودکی چون محسنم قربانی بابا نشد

بررخ پوشیده ام اثار سیلی نقش بست *** من که رویم باز پیش چشم نابینا نشد

برفراز منبرت گردید حقم پایمال *** هرچه نالیدم لبی هم در جوابم وا نشد

ای قلم بنویس ای تاریخ درخود ثبت کن *** یکنفر درموج دشمن حامی زهرا نشد




*********************
ایام سوگواری حضرت زهرای اطهر (س) ورحلت جانگداز عالم نستوه ومجتهد خستگی ناپذیر
حضرت ایة الله العظمی فاضل لنکرانی را به ساحت مقدس حضرت بقیةالله ارواحنا فداه و
مقام معظم رهبری و به همه شیفتگان اهل بیت (ع)تسلیت وتعزیت عرض می نمایم

برچسب‌ها: مسائل روز
[ دوشنبه 86/3/28 ] [ 1:52 عصر ] [ حسین علی شیخ ]
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم

از غم دوست در این میکده فریاد کشم

دادرسى نیست که در هجر رخش داد کشم

داد و بیداد که در محفل ما رندى نیست

که برش شکوه برم داد ز بیداد کشم

شادیم داد غمم داد و جفا داد و وفا

با صفا منت آن را که به من داد کشم

عاشم عاشق روى تو نه چیز دگرى

بار هجران و وصالت‏به دل شاد کشم

مُردم از زندگى بى تو که با من هستى

طرفه سرى است که باید بر استاد کشم

سالها مى‏گذرد حادثه‏ها مى آید

انتظار فرج از نیمه خرداد کشم

برچسب‌ها: مسائل روز
[ چهارشنبه 86/3/16 ] [ 12:24 صبح ] [ حسین علی شیخ ]
امام خمینى(ره) شیداى اهل بیت(ع)

غلامرضا گلى‏زواره

چهره‏اى ملکوتى

حضرت امام خمینى(ره) در جهت اعتلاى اسلام و بیدارى جامعه اسلامى‏همان مسیرى را پیمود که رسول اکرم(ص) و ائمه هدى‏علیهم السلام‏در نوردیده بودند. آن بزرگوار، با تکیه برارزشها و فضایل،انقلاب عظیمى را بنیان نهاد که از شجره طیبه خاندان عصمت وطهارت طراوت گرفته بود.

روح‏الله، روشن ضمیر عصر حاضر با عصا و ید بیضاى موسوى، حکمت‏مصطفوى و شجاعت علوى براى رهایى مظلومان و محرومان کمرهمت‏بست‏و دل آنان را به نور امید روشن ساخت. حرکت الهى او به مومنان‏عزت، به مسلمین ابهت و اقتدار و به دنیاى خفته در جهل وبى‏خبرى مادیت، معنویت عطا فرمود.

به فرمایش مقام معظم رهبرى حضرت آیه‏الله خامنه‏اى:

«... امام بزرگوار ما با تکیه به تعالیم اسلام ناب محمدى(ص) وبا اعتماد به ایمان دینى مردم و با شجاعت و اخلاص و توکل‏کم‏نظیر خود، راه مبارزه را در میان سختى‏ها و مصایب طاقت‏فرساگشود و پیش رفت و صبورانه و پیامبرگونه ذهن و دل مردم را باواقعیت‏هاى تلخ و راه علاج آن آشنا کرد...» امام خمینى(ره) ازخصالى برخوردار بود که شایسته اعتنا و احترام است. او، از نظرعلم و عمل، درک عمیق معرفتى و تقواى عملى وعلمى، در حد یکى ازبزرگترین شخصیتهاى جهان اسلام بود. او جان بر طبق اخلاص نهاد وپر صلابت چون کوه پیش رفت تا حق بماند، سنت رسول اکرم(ص) ازغبارهاى بدعت، جمود، خمود و موهومات مصون گردد و فرهنگ‏اهل‏بیت‏علیهم السلام چون جویبارى با صفا کشتزار تشنه انسانیت راسیراب سازد.

محبت و معرفت

امام خمینى(ره) از دوران نوجوانى با اطاعت از احکام الهى به‏تزکیه و تصفیه درون و تحصیل مقامات معنوى روى آورد و در همین‏دوران، عطر پارسایى‏اش در فضاى جان مشتاقان مکارم پیچید. سحرخیزى، تهجد و راز و نیاز به درگاه حى بى‏نیاز حالاتى است که‏امام خمینى از همان اوان جوانى بدان اهتمام داشت. حب خداوند،که به صورت فطرى در عمق جانش وجود داشت، دلش را روشن گردانیدو چون به ایمان و معرفت و اخلاص خویش افزود، این محبت ملکوتى‏در وجودش فزونتر گردیده، چون چشمه‏اى جوشید و او را از یاد غیرخدا پاک ساخت. بدین ترتیب، جذب پاکیها شد و پیوندى مستحکم باخاندان عصمت و طهارت بر قرار کرد.

این پیوند مقدس به تدریج‏به عشقى جاودان تبدیل شد. او دیگرسراپا محبت و شیفتگى شده بود. هرکجا روایتى از امام(ع) به‏میان مى‏آمد و یا نام راوى احادیث اهل‏بیت‏علیهم السلام رامى‏شنید، احترام مى‏نهاد و تجلیل مى‏کرد; و در مورد امامان‏علیهم‏السلام مى‏فرمود: «سلام الله علیهم اجمعین‏». عشق به خاندان‏عصمت و طهارت سبب شد تا براى دفاع از حریم آنان کتاب «کشف‏اسرار» را در سنین جوانى به رشته تاءلیف درآورد و براى زیارت‏خانه خدا و کربلاى امام حسین(ع) کتابهایش را بفروشد. بارهااتفاق مى‏افتاد که امام از حالات و سیره اهل‏بیت‏علیهم السلام‏مطالبى نقل مى‏فرمود تا مسایل اسلامى به صورت خشک عرضه نگردد وروح معنوى شاگرد تکامل داده شود.

صداى یاحسین(ع) سرشک بر دیدگانش جارى مى‏ساخت. و با آنکه درمصایب شکیبا بود و حتى براى شهادت فرزند ارشدش حاج آقا مصطفى‏اشک نمى‏ریخت، در محافل ذکر اهل‏بیت‏علیهم السلام چون عبارت‏«السلام علیک یا اباعبدالله‏» را مى‏شنید قطرات اشک از دیدگانش‏فرو مى‏چکید. در ماجراى ارتحال فرزندش، هرکس وارد خانه امام درنجف مى‏گردید بى اختیار اشک مى‏ریخت، اما او چون کوهى استواربود و به هیچ وجه آثار شکست، اندوه و تاءلم در سیمایش هویدانشد. یکى از ذاکران حسینى گفت: این حالت امام خطرناک است.

باید کارى کرد تا ایشان نیز بگرید. نباید اجازه دهیم بغض امام‏در درونش منفجر شود.

پس به مناسبت، روضه حضرت على‏اکبر(ع) را خواند. امام سر برزمین نهاد و گریست. یکى از یارانش در باره مجالس روضه‏خوانى وى‏چنین مى‏گوید: آن زمانى که امام در ایران به سر مى‏برد، سه روزفاطمیه (اول، دوم و سوم جمادى الثانى) روضه داشت. در نجف که‏بود، سه شب احیا را هم اضافه کرد. روضه‏خوان که روضه مى‏خواند، امام همین طور دستمال دستش بود و گریه مى‏کرد. گاهى هم در کربلادر دسته‏هاى سینه‏زنى و عزادارى شرکت مى‏کرد و یا در نجف‏سوگواران حسینى خدمتش مى‏آمدند و امام هم به آنان اظهار لطف ومحبت مى‏کرد.

یکى از نویسندگان معاصر مى‏نویسد: «بارها مشاهده مى‏کردم که درمسجد بالاى سر حضرت معصومه(س) یا در خانه برخى از علما، امام‏همچنان آرام و ساکت نشسته بودند و به سخنان واعظ یا خطیب گوش‏مى‏دادند; ولى همین که لحظه ذکر مصیبت فرا مى‏رسید، دستمال ازجیب بیرون آورده و بى‏اختیار گریسته و گوهر اشک را از دیدگان‏مبارک جارى مى‏نمودند.

در زمانى که امام در فرانسه به سر مى‏بردند، چون ماه محرم فرارسید، در روز تاسوعا امام از یکى از همراهان خواست روضه‏بخواند. او عرض کرد: آمادگى ندارم و حال و هواى پاریس به هیچ‏وجه مناسب روضه‏خوانى نیست.

امام تاکید فرمود: فرقى نمى‏کند باید به همان صورت مجالس‏معمولى ایران، روضه بخوانى. وى ظهر تاسوعا در جمع خبرنگاران‏ایرانى و خارجى شروع به روضه‏خواندن کرد. ناگهان مشاهده شدامام سخت مشغول گریه است.

براى کسانى که از کشورهاى اروپایى آمده بودند، شگفت‏آور بود که‏مردى; پس از سالهاى متمادى مبارزه در برابر استبداد واستکبار، روز تاسوعا بنشیند و بگرید; اما امام به این تفاسیروقعى نمى‏نهاد و لازم مى‏دید آداب و رسوم محرم و ایام سوگوارى درآنجا هم اجرا شود.

امام چنان دلباخته و مشتاق اهل‏بیت و سیدالشهداء(ع) بود که هروقت روضه‏خوان یا مداح اهل‏بیت‏علیهم السلام را مى‏دید، تمام قدبلند مى‏شد; و نیز چون یکى از این افراد مى‏خواست از نزدش برود،او را بدرقه مى‏کرد.

یک بار امام را در جماران دیدند که به جاى صندلى بر زمین‏نشسته است; آن هم روز عاشورا و به احترام عزادارى امام‏حسین(ع) بود.

امام خمینى(ره) با درسهاى عملى‏اش به سوگوارى‏ها مفهومى دیگربخشید. وقتى گروهى از شبه روشنفکران به عزادارى و سینه‏زنى‏تاختند، شدیدا به ترویج‏سنت دیرینه عزادارى پرداخت; ازنهضت‏حسینى و سوگوارى براى آن حضرت دفاع کرد و فرمود:

«سیدالشهداء را این گریه‏ها حفظ کرده است... هر مکتبى تا پایش‏سینه‏زنى نباشد . .. گریه کن نباشد، حفظ نمى‏شود.»

صفاى زیارت

جلوه دیگر علاقه قلبى برخاسته از معرفت عمیق امام به‏اهل‏بیت‏علیهم السلام ، صفاى زیارت است. امام در حدود پانزده‏سالى که در نجف بود، هر شب در ساعتى خاص کنار مرقد حضرت‏على(ع) آمده، زیارت جامعه کبیره را مى‏خواند.

زیارتى که دست‏کم یک ساعت وقت مى‏خواهد، ولى انسان با خواندن‏مفاهیم آن احساس مى‏کند واقعا در برابر امامان معصوم‏علیهم‏السلام آنچه حق آنان است، بازگو مى‏کند و در حقیقت‏یک دوره امام‏شناسى است. تنها در شب‏هایى که بیمار بود و حتى نمى‏توانست‏به‏بیرونى منزل بیاید یا اوقاتى که در کربلا بود، این برنامه راترک مى‏کرد.

از مرحوم شهید حاج آقامصطفى خمینى نقل شده است: شبى‏هوا توفانى‏بود و بیرون رفتن از خانه مشکلاتى در برداشت. به امام عرض‏کردم: امیرمومنان(ع) دور و نزدیک ندارد، زیارت جامعه را که درحرم مى‏خوانید، امشب در خانه بخوانید. امام فرمودند: مصطفى،تقاضا دارم روح عوامانه را از مانگیرى. همان شب بالاخره به حرم‏مشرف شد. در نجف اشرف گاه در حرم مطهر حضرت على(ع) در میان‏مردم زیارت‏کننده، تنه مى‏خورد و مورد آزار قرار مى‏گرفت; بویژه‏آن که برخى زوار ساکن روستاهاى عراق بى‏مبالات و ناموزون راه‏مى‏رفتند و گاه به ایشان صدمه مى‏زدند. امام تمام این فشارها ورنج‏ها را در مشاهد مشرفه تحمل مى‏کرد، ولى از این که افرادى درجلو یا پشت‏سرش به عنوان همراه یا مراقب حرکت کنند، بیزاربود. کسى نقل مى‏کرد: امام را در حرم مطهر حضرت امام حسین(ع)

دیدم که در میان انبوه زوار گیر کرده، نمى‏توانست قدمى‏پیش‏گذارد. جلو رفتم و به کنار زدن مردم پرداختم. امام با تغیرو تعرض مرا منع کرد، ولى بى‏توجه به نهى‏ایشان کارم را ادامه‏دادم. ناگهان متوجه شدم امام از مسیرى که برایشان راه بازکرده‏ام نیامده، تغییر جهت داده‏اند.

تشرف امام خمینى(ره) به حرم مطهر حضرت على(ع) با آن آداب خاص‏زیارت نیز شایان توجه است. با کمال متانت و ادب اذن دخول‏مى‏خواند. بعد از طرف پایین پاى مبارک، وارد حرم مى‏شد و مقیدبود چنانکه در روایات وارد شده، از بالاى سرمطهر عبور نکند.

هنگامى که مقابل ضریح مطهر مى‏رسید، زیارت امین‏الله یا زیارت‏دیگرى را بانهایت اخلاص مى‏خواند. بعد دو باره به سوى پایین پابرگشته، در گوشه‏اى از حرم نماز مستحبى و زیارت و دعا به حالت‏نشسته مى‏خواند. سپس دو رکعت نماز مى‏خواند و با رعایت آداب واخلاص حرم را ترک مى‏کرد.

امام(ره) از روى مفاتیح دعا مى‏خواند، در حالى که عادت مراجع‏نیست چنین کنند و اگر دیده شده، در منزل و جاى خلوت چنین‏مى‏کنند.کیفیت زیارت امام، که بادعاهاى طولانى همراه بود، یک‏حالت از خود بى‏خود شدن وعمق اتصال روحى را با صاحب ضریح وامامى که زیارت مى‏کرد، نشان مى‏داد. همین حالت درحرم حضرت‏اباعبدالله و حضرت ابوالفضل‏علیهما السلام نیز مشاهده مى‏شد. یک‏بارهم که در ابتداى ورودش به عراق، به کاظمین و سامرا عزیمت‏کرد، همین برنامه دیده مى‏شد. درآن اوایل امام صبحها و شبها به‏حرم نخستین امام مشرف مى‏شد، ولى به دلیل تدریس و سایر مشاغل‏دیگر صبح‏ها نمى‏رفت.

در سحرگاه هراس انگیز آخرین شبى که امام در نجف بود و مقررگردید عراق را ترک گوید، فرمود: ناگزیر از اینجا باید بروم.

در اینجا با حرم مطهر امیرمومنان(ع) انس داشتم، اما خدامى‏داند دراین مدت من از دست اهل اینجا چه کشیدم. و باکنایه‏بخشى از رنجهایى را که متحمل شده بود، بیان کرد. این برنامه‏ما را به یاد جدبزرگوارش حضرت على(ع) مى‏اندازد که مى‏فرماید:

بعد از رحلت رسول اکرم(ص)، آن قوم چه رنجهایى برایش فراهم‏کردند و کوشیدند دست از کارش بردارد; ولى او چنین نکرد. امام‏هم چنین روشى را در تاریخ مبارزات خود اتخاذ کرد.

امام زیارت عاشورا را در ماه محرم و اربعین حضرت امام حسین(ع)

مى‏خواند. در اغلب ایام زیارتى، در کنار مرقد حضرت امام‏حسین(ع) بود. در دهه عاشورا هر روز زیارت عاشوراى معروف را باصدمرتبه سلام و صدمرتبه لعن مى‏خواند. در پاریس هم این برنامه‏را ادامه مى‏داد.

امام در چند سالى که در نجف بود، براى درک تمام زیارتهاى‏مخصوص امام حسین(ع) فاصله بین این شهر و کربلا را، که حدود 80کیلومتر است، مى‏پیمود و اهتمام داشت در ایام عاشورا، اربعین،عرفه، نیمه شعبان و ماه رجب این مسیر را پشت‏سربگذارد.

چون در پایین مرقد امام حسین(ع) حضرت على‏اکبر(ع) آرمیده است،پایین پا نمى‏رفت. درنجف هم، چون روایت‏شده سرمقدس امام سوم‏بالاى سر مطهر پدرش على(ع) است، امام خمینى بالاى سر نمى‏رفت ودور نمى‏زد.

یک بار مى‏خواستند جلوى در گاهى که امام کفش‏هاى خود را بیرون‏مى‏آورد، روزنامه بیندازند. چون این کار انجام شد، با وجود آن‏که صفحه‏آگهى‏ها بود، پایش را آنجا ننهاد و فرمود: شاید اسم‏محمد یا على در آنها باشد. مى‏بینیم که امام حتى حاضر نمى‏شدکلمه على یا محمد، که اسم افرادى عادى بود، زیر پایش قراربگیرد تا برسد به اسامى ائمه معصومین‏علیهم السلام . این حالت،اشتیاق وافر امام به آن خاندان را نشان مى‏دهد. آن وجودگرانقدر با شنیدن صداى صلوات و نام مبارک رسول اکرم(ص) صلوات‏مى‏فرستاد و دیده نشد که صداى صلوات مردم دیدار کننده را درحسینیه جماران بشنود و صلوات نفرستد.

توسل به اهل‏بیت‏علیهم السلام و استمداد از ارواح پاک آن‏بزرگواران، جلوه‏اى دیگر از حب امام به این خاندان بود.

حجة‏الاسلام سید محمدجواد علم الهدى مى‏گوید: به اذن امام مامورشدم که به منطقه خراسان بروم و علماى آن دیار را ببینم ومصایبى را که طاغوت و استعمار متوجه مسلمانان نموده تشریح کنم‏و نامه‏هاى امام را تحویل آنان دهم. شبى که عازم بودم، ایشان‏خطاب به من فرمودند: قبل از این که با هرکس ملاقات کنید، اول‏به حرم امام رضا(ع) مشرف شوید و به آن حضرت بگویید: آقا، کارخطیرى پیش آمده و ما وظیفه خود دانستیم که قیام کنیم. چنانچه‏مرضى شماست ما را تایید کنید.

برچسب‌ها: دوستی
[ سه شنبه 86/3/15 ] [ 11:53 عصر ] [ حسین علی شیخ ]

                                  بسم الله الرحمن الرحیم

          

           آفـــــــرین بر همت والایتان

       

     ایـــــن عشــــق الـــــهـی است

                

     وعــــــــده مـا یکشنبه22 بهمن 1385

    در تمامی شهرهای ایران عزیز

               

      ایران عزیز همیشه سربلند باشی 



برچسب‌ها: مسائل روز
[ پنج شنبه 85/11/19 ] [ 1:15 عصر ] [ حسین علی شیخ ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

امکانات وب